Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-27@02:36:19 GMT

یادداشت| پشت دیوار قانون سیاسی

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۶۱۷۴

یادداشت| پشت دیوار قانون سیاسی

خواست تغییر قانون اساسی، اصلاح آن یا برگزاری رفراندوم برای ایجاد تغییرات، یک مطالبه تکراری و نامعقول است، اما آنچه جدید است، موضوعی است که چند ماه قبل از اغتشاشات، سعید حجاریان فرمان آغازش را صادر کرده بود. - اخبار سیاسی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جعفر علیان‌نژادی کارشناس حوزه سیاسی در یادداشتی به موضوع حملات اصلاح‌طلبان به برخی اصول قانون اساسی پرداخته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

طی هفته اخیر، موج جدیدی از حملات عناصر و گروه‌های وابسته به جریان اصلاحات، علیه برخی اصول قانون اساسی بویژه اصول مربوط به اختیارات ولایت فقیه و شورای نگهبان صورت گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دست فرمان با آنچه سابقاً از جریان اصلاحات سراغ داشتیم اندکی تفاوت دارد و باید آن را در چارچوب جدیدی تحلیل کرد.

خواست تغییر قانون اساسی، اصلاح قانون اساسی یا برگزاری رفراندوم برای ایجاد چنین تغییراتی، یک مطالبه تکراری نامعقول است، اما آنچه جدید است، موضوعی است که چند ماه قبل از اغتشاشات، سعید حجاریان فرمان آغازش را صادر کرده بود.

سرمقاله‌های روزهای اخیر روزنامه های اصلاح طلب، بیانیه آخر نهضت آزادی و برخی یادداشت های مطبوعاتی این جریان را باید با فرمان جدید سعید حجاریان خوانش کرد.

همین چند ماه پیش بود که سعید حجاریان فرمان سیاسی کردن قانون اساسی را صادر کرد. به باور حجاریان، اکنون سیاسی کردن قانون اساسی بر تغییر قانون اساسی ارجحیت دارد. این اندیشه حجاریان بیشتر از آنکه نشانه عدول وی از مطالبه تغییر قانون اساسی باشد، معطوف به ایجاد فضای تغییر اصلاح طلبانه قانون اساسی است.

او در واقع می‌خواست به صورت ضمنی و غیرمستقیم به اصلاح طلبان بگوید، تجربه سیاسی اصلاحات نشان داده، تاکید صرف روی تغییر قانون اساسی، ممکن است در نهایت قانون اساسی را به چیزی که آنها می‌خواهد تبدیل نکند، بلکه حتی ممکن است این مطالبه تغییر قانون تبدیل به فرصتی برای نظام شود که ساختار سیاسی را مردمی‌تر ساخته و احتمالا بر این اساس، امکان بازیگری جریان اصلاحات به عنوان یک گفتمان غیرمردمی را سلب کند.

به همین منظور در حال حاضر بهتر  آن است که از ایده تغییر قانون اساسی فعلی به تغییر فضای سیاسی عدول کنیم. اگر بتوانیم فضایی ایجاد کنیم که همین قانون اساسی موجود، با خوانشی اصلاح‌طلبانه فهم شود، تا حدود زیادی به اهداف خود رسیده‌ایم.

بنابراین یک اضطراب همیشگی همواره قرین جبهه غیرمردمی اصلاحات است که از مردمی‌تر شدن سازوکارهای سیاسی پرهیز دارد. ایده تبدیل ساختار ریاستی نظام به پارلمانی برای اولین بار به صورت صریح در گفتار رهبری نمود یافت. این موضوع نشان می‌داد، عزم نظام در مردمی شدن ساختار سیاسی معطوف به کنترل پذیری بیشتر  و پاسخگویی بهتر عناصر اجرایی به نمایندگان مردم است. 

اضافه بر آن، این ایده که ناشی از  پیامدهای رای مستقیم به نامزدی است که بین او و مردم هیچ میانجی دیگری غیر از  قدرت گفتار و وعده‌های جذاب او  نیست. هر نامزدی که از قوت کلام و جدال بیشتری برخوردار باشد، احتمالا رای بیشتری می‌گیرد. بنابراین اگر حتی رقابت بر سر برنامه های بهتری باشد که نامزدها می‌دهند، هیچ ملاکی دیگری نزد مردم برای عملی بودن یا بهتر بودن این برنامه یا آن برنامه غیر از گفتار قوی و فصیح نامزد مورد نظر یا توانایی جدال نظری او وجود ندارد.

به هرحال این ایده، ناظر به مردمی کردن ساختار سیاسی از طریق واقعی کردن وعده‌ها و برنامه‌های نامزدها بود که باید همواره زیر ذره‌بین نظارتی نمایندگان مردم می‌بودند.

از زمان طرح این ایده توسط مقام معظم رهبری، کم کم مطالبه تغییر  قانون اساسی، با یک سوال جدی توسط جریان اصلاحات مطرح می‌شد. آیا تغییر قانون اساسی به نفع جریان اصلاحات است یا مردم؟

پاسخ بسیار ساده بود، آنها می‌گفتند الان معلوم شد، تفسیر قانون اساسی بر تغییر قانون اساسی ترجیح دارد. هر چند مطالبه تغییر قانون اساسی از کلام و گفتار عناصر اصلاح طلب حذف نشد و بلکه در مقاطع انتخاباتی تبدیل به یک شعار جذاب هم شد، اما منظور آنها بیشتر تغییر تفسیر قانون اساسی موجود بود.

 تفسیری که بر اساس اصل 98 همین قانون، بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده بود و تفسیر این شورا از اصل 99 که حق نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و  مجلس شورای اسلامی به او می داد، نظارت استصوابی بود. آنها بدنبال این بودند که قانون اساسی را طوری تفسیر کنند که منافع جریان اصلاحات تامین شود.

شورای نگهبان با فهم شرایط سیاسی کشور و احتمالا مضار ناشی از مواجهه مستقیم نامزدها با مردم، باید به نحوی نقش میانجی گر خود را در احراز صلاحیت نامزدهایی که صلاحیت عمل به وعده ها و برنامه های احتمالی خود دارند، بازی می کرد.

اصلاحات در مقابل این اقدام مردمی، ادبیات انبوهی تولید کرده و می کند. هراس اصلاحات مانند همیشه، مردمی شدن ساختار سیاسی کشور است. آنها ترجیح می‌دهند بجای اینکه چیزها به نفع مردم تمام شود، چیزها به نفع آنها رقم بخورد.

اکنون جدیدترین فاز تغییر قانون اساسی به نفع جریان اصلاحات، ایجاد فضای تفسیر سیاسی این قانون است. طرح و نقشه همچنان همان است. نقطه هدف همچنان اصل مترقی و مردمی نظارت استصوابی است اما ادبیات جدیدتر شده است. حجاریان از بی فایده بودن شعار تغییر قانون اساسی می‌گوید و  به اینجا رسیده که بجای سر دادن این شعار فضای تفسیر جدیدی را باید خلق کرد.

 اگر فضای تفسیری تغییر کند، می تواند به تغییر تفسیر قانون اساسی امیدوار بود. به این جملات دقت کنید: " مشکل فقدان اراده برای حل امور است و نه امور صوری قانون اساسی. تناسب قانون اساسی ایران با تغییرات اجتماعی 40 سال گذشته کم شده است، هم از حیث شکل و هم از حیث محتوا."

 اول می‌گویند مشکل ما تغییر امور صوری قانون اساسی نیست، بعد مدعی می شوند تناسب قانون اساسی از نظر شکل و محتوا با تغییرات اجتماعی کم شده است، بنابراین نتیجه ای که از این دو گزاره گرفته می شود باید تغییر قانون اساسی موجود از لحاظ شکل و محتوا باشد، در حالیکه مطابق فرمان حجاریان می‌گویند: "مهمتر از این دو، بحث ضرورت تحقق حاکمیت قانون است که در صورت تحقق، حتی با قانون موجود هم چند گام به پیش خواهیم بود و در غیاب این ویژگی، هیچ قانون اساسی دیگری نیز نمی‌تواند مشکل ما را حل کند."

اگر بخواهیم در یک جمله این تغییر فاز جدید را گزارش کنیم باید بگوییم، تغییر قانون اساسی برای جریان اصلاحات تا وقتی که فضای تغییر قانون اساسی بوجود نیاید، ممکن نیست. آن فضا به نحو فریبکارانه تحقق حاکمیت قانون خوانده شده، ولی در واقعیت تحقق تفسیر اصلاحات از قانون است. همان که پشت دیوارش پنهان شده اند. پشت دیوار قانون سیاسی.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: قانون اساسی احزاب اصلاح طلب تغییر قانون اساسی جریان اصلاحات ساختار سیاسی مطالبه تغییر سعید حجاریان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۶۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قانون نانوشته!

برای یک جامعه اسلامی که کمترین انتظار ما از آن جامعه داشتن قوانین منظم و مدون برای مراودات اجتماعی است؛ جامعه‌ای که هدف اصلی آن رشد و تعالی انسان است، چگونه می‌شود به همه وجوه مسائل ذهنی و روانی انسان در مراودات توجه نکرده باشد؟

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- لیلا بکائیان*: ساعت ۷ صبح متروی تهران، مسیر هرروز بنده برای رسیدن به محل کار است؛ حدود ۷ یا ۸ ایستگاه را باید طی کنم؛ در قسمت واگن خواهران سوار می‌شوم؛ درآن ساعات همیشه شلوغ‌تر است؛ می‌دانم که در این ساعت کسی برای خرید و گردش و بازار گردی سوار مترو نمی‌شود؛ اکثر این بانوان یا به محل کار می‌روند و یا برای رسیدن به کلاس درس و مدرسه و آموزشگاه وارد مترو شده‌اند.

به آن‌ها نگاه می‌کنم بعضی چهره‌ها شاداب و بعضی خسته، بعضی در حال چرت زدن، آخربعضی از این‌ها مادرانی هستند که ضمن کار در بیرون از خانه تا پاسی از شب در منزل به امور خانه و فرزندان هم رسیده اند گاهی خستگی از چهره تک تک آن‌ها پیداست، اما یک چیزعجیب است، گاهی با همان خستگی همان بانو چهره خود را آرایش کرده!

حجاب درستی ندارد و یا گاهی هم مکشفه می‌باشد؛ برایم سوال می‌شود آنچه که باعث شده یک خانم در این ساعت از روز اینچنین به سر و صورت خود برسد واقعا چه چیز است؟ اصلا این آرایش صورت و این نوع پوشش برای چه کسی و برای کجا می‌باشد؟

تعدادی چادری هستند، تعدادی مانتو به تن کرده وبسیار آراسته هستند، یادم از مهماندار‌های هواپیما می‌آید، تعدادی بلوز و شلوار بدون شال و روسری و یا با شال و روسری، برایم جالب است این همه تنوع در پوشش در ساعت ورود به دنیای مراودات کاری و اجتماعی و آموزشی!

با خود فکر می‌کنم به قوانینی که نوشته شد و اجرا شد و یا اجرا نشد و یا قوانینی که اصلا نوشته نشد!

برای یک جامعه اسلامی که کمترین انتظار ما از آن جامعه داشتن قوانین منظم و مدون برای مراودات اجتماعی است؛ جامعه‌ای که هدف اصلی آن رشد و تعالی انسان است، چگونه می‌شود به همه وجوه مسائل ذهنی و روانی انسان در این مراودات توجه نکرده باشد؟

البته نباید بی انصاف بود بسیاری از قوانین خوب ما بر گرفته از دین و آئین ما است؛ مثل قوانین حمایت از بانوان در سطوح مختلف خانواده و اجتماع؛ قوانین حمایت از اصل کرامت انسان و؛ و هزاران قانون زیبای دیگری که فقط در جامعه اسلامی پیدا می‌شود، اما یک جای کار می‌لنگد؛ بحث فرهنگ و هویت ملی و مذهبی!

چرا طی این یکی دو سال اخیر به جایی رسیدیم که چشممان باید به بانوانی بیوفتد که در جامعه اسلامی خود را مکشفه کرده اند و با سر برهنه به خیابان و اجتماع آمده اند!

این مسیری نبود که بعد از چهل و اندی سال از انقلابمان با آن همه خون‌های پاک که در راه استواری این انقلاب ریخته شد؛ منتظرش بودیم؛ این مدل فرهنگی روشی نبود که ما را در راه تحقق اهداف والای یک جامعه اسلامی برای رسیدن به یک تمدن جهانی، کمک کند!

یک جای کار ایراد دارد!

کجا اشتباه کردیم، کجا لغزیدیم که جامعه به لحاظ فرهنگی به این سمت حرکت کرده است؟

باید بازنگری کنیم، باید برگردیم به گذشته، کمی عقب‌تر، شاید بشود روزنه‌های نفوذ فرهنگی را پیدا کرد.

روزنه‌هایی که اکنون با عمق بیشتر تبدیل به منافذ بزرگی شده اند که مانند رودی در حال حرکت، یک استحاله فرهنگی را به خورد جامع اسلامی می‌دهد؛ باید برگریم به عقب!

اولین روز‌های ورود رسانه‌ای جدید در بین خانواده‌های ایرانی، ورود دستگاه پخش فیلم یا همان ویدئو؛ روز‌هایی پر از خاطرات تلخ و شیرین، بگیر و ببند دستگاه و دورهمی‌های خانوادگی که برای تماشای یک فیلم بدون سانسور و یا اکشن مشتاق این رسانه جدید بودند و برخورد نظام ناظر که با این رسانه برخورد می‌کرد و آن را ضبط می‌کرد.

اما کار از کار گذشت دیگر نمی‌شد همه خانه‌ها را زیر و رو کرد و دیگر نمی‌شد همه دستگاه‌های جدید را ضبط کرد؛ رسانه و صنعت با یک سرعت بالا ورود خود را به همه خانه‌ها اعلام کرده بودند و روز به روز در حال پیشرفت بودند. تحولی عظیم برای ارائه فیلم‌های مختلف با سبک زندگی‌های متفاوت از ملت‌های مختلف!

و باز هم ورود مهمانان جدید برای توسعه جامعه و زندگی مرفه تر؛ ورود کامپیوتر‌ها و کم کم ورود ماهواره‌ها که هر کدام زمینه و بستری جدید بود برای تغییر ذائقه‌ها و تغییر خرده فرهنگ‌ها و تغییر باور‌های دینی و ملی، ولی هنوز اول راه است قطعا در این زمان آن تغییر اساسی صورت نگرفته است، پله پله و قدم به قدم!

ابتدا تغییرات جزئی توسط تولیدکنندگان لباس و پوشاک و ارائه پوشاک خارجی توسط وارد کنندگانی که فقط به دنبال جذب مشتری بیشتر با ارائه مدل‌های جدید هستند؛ اما برخورد‌های سلبی هم از طرف دولت‌ها صورت گرفت از جمع آوری ماهواره‌ها و پارازیت انداختن در آنتن دهی و امواج ماهواره، تا زمزمه‌های زیر سوال بردن بعضی از پوشاک مانند ساپورت‌های زنانه، مانتو‌های تنگ و چسبان، استفاده از شال به جای مقنعه و روسری و... توسط عده‌ای از دغدغه‌مندان و دلسوزان فرهنگ و عفاف.

اما تنها چیزی که نتیجه این روش‌ها و پیگیری‌ها شد دعوای نخبگان و عوام و خاص بود که هر کدام در رد یا توجیه یا پذیرش حرفی داشتند و آنچه باقی ماند دنیای رو به رشد تغییر فرهنگ پوشش و عفاف بود که کم کم تبدیل به یک عرف پذیرفتنی می‌شد که محبوب بسیاری از دل‌ها بود!

و با ورود غول بزرگ رسانه‌ای یعنی فضای مجازی و تبدیل همه دنیا به یک دهکده جهانی، دیگر حرفی از تغییر نوع پوشش و عفاف و حجاب نبود؛ در این فضای بیکران همه چیز جذاب بود و هرکس در این عرصه متبحرتربود سود بیشتری می‌کرد.

ارائه همه چیز در یک اقیانوس بی انتها، مد، پوشاک، تیپ و استایل، فرهنگ و آداب و رسوم، ارائه دین و آئین‌های مختلف، ارائه چهر‌های جدیدی از مدل‌های مختلف باور و اعتقادات، طبیعت و طبیعت گردی، آشپزی، ورزش و سلامتی، مدیریت‌های اقتصادی، طب از صنعتی تا سنتی، مدل خانه داری، مدل ساخت خانه، کسب در آمد و ثروت و در کل ارائه مدل شهروندی و جامعه داری و اکنون در این فضا دیگر حتی حریم خانه و خانواده هم از بین رفته بود برای خودش انقلابی شده بود هم پای انقلاب‌های بزرگ دنیا؛ فیلسوفی که متحول کننده فکر و عقیده و باور و متحول کننده کل مسیر زندگی است!

و بازخورد آن در جوامع مختلف تغییر در سبک زندگی و دین و باور و اعتقادات قلبی بود، مانند مار خوش خط و خالی که با حرکت نرم و آهسته خود سمی را به جامعه وارد می‌کرد که کشنده نبود، ولی تمام افکار و عقاید و باور‌ها و سنت‌ها و هویت ملی را تغییر می‌داد، انقلاب رسانه‌ای!

و انسان روزبه روز به این مار خوش خط و خال وابسته‌تر و از هویت فرهنگی، انسانی و ملی خود فاصله دار‌تر می‌شود؛ اکنون دولت مردان چه باید می‌کردند؟ بگیرند، ببندند، فیلتر کنند؟ و یا رهایش کنند تا تبدیل به اژد‌هایی صد سر بشود که همه آنچه را که داشتیم، ببلعد؟

و باز هم بر سر این موضوع بین همه دلسوزان وخواص و نخبگان دعوا وجود داشت و این اژد‌ها در حال رشد و توسعه و اینطور شد که به اینجا رسیدیم، جایی که هم اکنون هستیم غول رسانه‌ای دنیا اژد‌هایی شده است که با هر سر خود یک قسمت از هویت ملی و مذهبی ما را بلعیده است و زائیده هایش اکنون این جمعیت رها شده با افکار مختلف و شبهات ذهنی بسیار، غرق در دنیا و به دنبال آرامش از دست رفته اند.

اما آیا راهی برای کنترل زائیده‌های این غول بزرگ وجود دارد؟

به دلیل وابستگی فضای مجازی امروزه با پیشرفت و توسعه جهانی که نمی‌شود آن را از بین برد، چون تبدیل به بخش عظیمی از زندگی مردم و جوامع شده است؛ اما آیا نمی‌شود هم زمان با توسعه این فناوری‌ها قوانین را هم توسعه داد؟

خوشبختانه در جوامع اسلامی بنا به نگرش دینی دولت مردان و پیاده سازی شعائر دینی تا حدودی توانسته ایم هویت مذهبی و ملی را حفاظت کنیم؛ اما اگر در جا‌هایی خللی می‌بینیم که رنگ جامعه اسلامی را از نظر ظاهر کمی مشوش و به هم ریخته است، باید نگرشی در نوع برخورد و وضع قوانین انجام دهیم؛ مانند همین مساله عفاف و حجاب در جامعه امروزی ما.

بانوانی که ضمن این جریان انقلاب رسانه‌ای بخشی از باور‌ها و عقاید خود را از دست داده‌اند و در دام ذائقه متقاضیان هوس بازی قرار گرفته‌اند که زن را وسیله ملعبه و هوس و کالایی در دست قرار می‌دهند.

از جمله تولیدکنندگان پوشاک و واردکنندگان آن، صنایع آرایش و بهداشتی، جراحان زیبایی و آرایشگران متهمین ردیف اول این تغییرات هستند.

متهمین ردیف دوم کسانی هستند که ارائه رفتار می‌دهند، روانشناسان، جامعه شناسان، فیلسوفان، بعضا پزشکان و پیراپزشکان، اصحاب رسانه از تولیدکنندگان فیلم و سریال و تئاتر، صوت و پادکست تا نویسندگان رمان و داستان و شعر، طراحان و دیزاینر‌ها و مدرسان علوم متافیزیک، فنگشویی، کد‌های کیهانی، چاکرا‌ها، علم اعداد و قوانین جذب و متهمین ردیف سوم طیف وسیع فعالان و مدیران و مسئولان عرصه اجتماعی در حیطه شرکت‌ها و موسسات خصوصی و دولتی، ادارات خصوصی، دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و آموزشکده‌ها، کلینک‌ها و درمانگاه‌ها و مطب اطبا و...

و آخرین گروه قانون گذاران و ضابطین و ناظرین بر اجرای قوانینی که فراموش کردند برای ورود بانوان به عرصه اجتماع فقط نباید زنان را قانون مدار بدانند!

نمی‌شود بدون رسیدگی به این جریانات فقط در خیابان به زن تذکر بدهید و او را مواخذه کنید، اقتضای وجودی زن زیبا پسندی است؛ موجودیتش بر اساس جلب توجه عواطف مردانه است، و اگر فضای اطراف، او را زیبا بپسندد چنانچه در اعتقادات دینی ضعیف باشد، به سرعت به سوی تحول ظاهری پیش می‌رود.

حال مجدد باید پرسید برای ورود زنان به عرصه فعالیت‌های اجتماعی، آیا صرفا برای زنان باید قانون گذاشت؟

برای موسسات و شرکت‌هایی که یکی از شروط استخدامشان بانوان آراسته و زیبا و مجرد است نباید قانون نوشته شود؟

برای کلینیک‌ها و مطب اطبایی که به احترام پزشک بودن گاهی خودشان تقیدات دینی را کنار گذاشته و عوامل و پرسنل خود را هم ملزم به همکاری میکنند؛ نباید قانون نوشت؟

برای فروشگاه‌ها، مجتمع‌های تجاری، امثال ایران مال‌ها و؛ که در آن زنان وسیله جذب مشتری هستند؛ نباید قانون نوشت؟

برای آموزشکده‌ها، موسسات آموزش عالی و دانشگاه‌ها که عرصه کسب علم و آموزش هستند، نباید قانون نوشت؟

برای کسبه بازار و مغازه‌ها، کافی شاپ‌ها، کافه کتاب‌ها، کافه پاتوق‌ها، رستوران‌ها، باغ تالار‌ها، بوم گردی‌ها و اماکن تفریحی و گردشگری، نباید قانون نوشت؟

چرا حتما نوشته اند؛ قطعا مجوز‌ها بر اساس یک بند در قرارداد به آن‌ها داده شده است و آن یک جمله است، " رعایت شئون اسلامی و ملزم بودن به قوانین ملی و مذهبی" بوده است؛ و این جمله چقدر آشنا می‌باشد بر سردرب ورودی هر مکانی این جمله را می‌بینیم: " رعایت شئون اسلامی الزامی است"، پس قانون نوشته شده، فقط رعایت نمی‌شود!

آیا وقت آن نرسیده که ما هم مانند غول عرصه مجازی که حتی برای اتاق خواب خانواده مذهبی ایرانی برنامه دارد؛ کمی وارد جزئیات بشویم و برای این جمله الزام شئونات اسلامی وارد جزئیات شویم و قانون را کمی محکم‌تر کنیم؟

چرا نباید به صنعت پوشاک نظارت بیشتری شود تا به طور مثال تولید کنندگان همین امسال به جای تولید مانتو این همه کت زنانه ارائه ندهند!

چرا هیچ حمایتی از چادر نمی‌شود که برای یک بانوی مسلمان اقلا در سال یک چادر به صورت یارانه هدیه داده شود تا بهانه گرانی پوشش نداشته باشد؟

چرا نظارتی بر آرایشگاه‌ها و ارائه خدمات زیبایی نمی‌شود که اگر قرار است به طور مثال کاشت ناخن جنبه درمانی داشته باشد این جراحی به متخصصان پوست و مو سپرده شود نه اینکه فقط دلالان آرایشی این کار را با هزینه اندک انجام دهند و خود این کار ارائه مد و تقویت بی دینی شود؟

چرا قانونی برای اجرای زیبایی‌های مختلف نیست تا حتی یک پزشک عمومی هم در مطب جراحی ژل و بوتاکس انجام ندهد؟

چرا نباید با فعالان عرصه فضای مجازی در هر کسوتی که هستند و در حال ارائه رفتار و تغییر هویت ملی و مذهبی هستند، برخورد محکم و بازدارنده‌ای داشت؟

چرا نباید شرکت‌ها و موسسات خصوصی به کارمندان لباس فرم بدهند؟

چرا نباید برای موسسات آموزشی و دانشگاه‌ها لباس فرم تعریف شود، حتما می‌گویند خنده دار و مضحک و زشت است؛ اما آیا اگر دانشجوی رشته پزشکی و پیراپزشکی همان ترم اول ملزم به پوشیدن روپوش سفید می‌شود اینکار برایش زشت و ناپسند است؟

و یا بعضا بانک‌ها که لباس فرم برای کارمندان خانم و آقا تعریف می‌کنند، و همچنین مهمانداران هواپیما که لباس فرم دارند؛ آیا این کار هم زشت و مضحک است؟ اما این یک شرط استخدام است و هیچ کس حرفی نمیزند؛ ولی بقیه شرکت‌ها و موسسات و...؟

یادم می‌آید پسرم را برای آموزش زبان به یک موسسه معرفی کردم؛ همان جلسه اول که رفت و برگشت به خانه، گفت دیگر نمی‌روم! با کلی تلاش علت را جویا شدم؛ سرش پایین بود با کلی این پا و آن پا کردن گفت مامان خانمی که تدریس می‌کرد یک کت قرمز و یک رژ لب قرمز زده بود که من متوجه شدم بیشتر حواس من به صورت و لباس و حرکات این خانم است برای همین از این کلاس اصلا خوشم نیامد!

می‌دانم در قیود مجوز این موسسه قطعا نوشته شده است رعایت شئون اسلامی الزامی است، اما این قیود هرگز باز نشده است که لباس مدرسان چگونه باشد، لباس متربیان چگونه باشد، فضای آموزشی کلاس چطور تعریف شود، محل استراحت دختران و پسران جدا باشد، مسئولین آموزشگاه خودشان لباس ساده داشته باشند، آرایش ممنوع باشد، بی حجابی و کشف حجاب ممنوع باشد و در آخر ذکر شود چنانچه هر کدام از موارد بالا مشاهده گردد یک یا دوبار اول توبیخ و دفعه سوم پلمپ موسسه؟!

و به همین روش، قانون نوشتی برای هر مکانی چه تفریحی، چه کسب و خرید و چه مکان‌ها گپ و استراحت و تغذیه‌ای!

اگر اینطور نوشته میشد، ورود بانوان به جامعه کاری و آموزشی و تفریحی نیاز به تذکر نداشت، خود به خود قانونمند می‌‎شد!

اما اگر به همین ریزی نوشته شده است و رعایت نمیشود؛ باید گفت ناظرین و ضابطین قوانین پس کجا را نظاره می‌کنند و با چه چیزی دقیقا برخورد می‌کنند؟ و اگر نوشته نشده است که قانون مداران باید آن‌ها را بازنگری و دوباره بنویسند!

و در انتها باید گفت برای داشتن حیا و عفت در جامعه، قانون باید برای همه محکم و ثابت باشد نه صرفا برای موجودی که ضعیف است و شاکله وجودیش خواهان زیبایی؛ گاهی باید دنیای مردانه را محکوم به اجرای قوانین سخت کرد تا دنیای زنانه ساخته شود!

یادمان باشد مردان فریاد نمیزنند و در اجرای قوانین صبورتر و آرام‌تر هستند!

* لیلا بکائیان؛ دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

دیگر خبرها

  • اجرای قانون اساسی در حوزه‌های مختلف مدنظر باشد
  • سپاه به هیچ جریان سیاسی وابسته نیست
  • سپاه به هیچ جریان سیاسی وابستگی ندارد
  • عصبانیت شدید ارگان دولت از مطرح شدن نام رئیسی در برخورد با بی‌حجابی
  • قانون نانوشته!
  • عصبانیت رسانه دولت از مطرح شدن نام رئیسی به عنوان عامل برخورد پلیس با بی‌حجابی
  • اولین فهرست اصولگرایان در دور دوم انتخابات مجلس؛ از ابراهیم یزدی تا پورمحمدی و نجابت /از کاندیداها تعهد گرفته شد
  • عصبانیت رسانه دولت از مطرح شدن نام رئیسی به عنوان عامل برخورد پلیس با بی حجابی
  • چه کسانی کاندیدای رهبری نظام بعد از امام بودند و چند رأی بدست آوردند؟ /وقتی متمم قاون اساسی با حکم ۲ رهبر به تصویب رسید!
  • عصبانی رسانه دولت از مطرح شدن نام رئیسی به عنوان عامل برخورد پلیسی با بی حجابی